ته دنیای پانیک

ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....
ته دنیای پانیک

ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

شاید خداحافظی محسوب بشه!!!

سلامی به گرمی آفتابی که امروز صورتمو نوازش کرد!

برای یه مدت تصمیم گرفتم تو جامعه مجازی نباشم!!!!

اینو هر چیزی میتونین هر چیزی معنی کنید!

امروز روز مهمی برام بود تقریبا خوب بود!شنیدین میگن شرط لازم هست ولی کافی نیست؟

تلاش منم این روزا حکایت همینو داره!

امیدوارم همواره موفق و موید باشید!

خودمم نمیدونم چرا این تصمیمو گرفتم،ولی میدونم این روزا و این دقایق روزا و دقایق خیلی مهمین برام!

شاید مثه یه معتاد بمونم که بخواد ترک کنه!

ولی باید بشه!روزای سرنوشت سازی رو در پیش دارم!!!!تمام آرزوهام به این روزا خلاصه میشه این یعنی زندگی که باید برای خوشبختی و شیرین بودنش تلاش کنم

دقیقا باید همینطور باشه

من پر از انگیزه ام و تلاش!بعد از گذشت این روزا با خیال راحت میتونم بیام اینجا و هر چقدر خواستم باشم وی نباید این لحظه ها رو از دست بدم!!!!!

از همه ی شما کمال تشکر رو دارم!

به امید درودی دیگر!!!بدرود

پانیک نوشت:شاید خیلی برام سخت باشه که ننویسم!!!!ولی باید تحمل کنم

بازم میگم که زندگی خیلی چیزا رو برا آدمم تعیین میکنه اینم از هموناست برای من!

خدایا؟؟؟راضیم به رضایت

اوس کریم همه جوره چاکرت بودمو هستم

و حدیث خانوم اگه اینو میخونی بدون که جینگیل خاله هنوز نیومده شده امید خالش!!!!نعمت بزرگیه برام،نمیدونم تونستم اینو جا بندازم یا نه،ولی واقعا اینطوریه!


تا حرف عشق میشه من میرم

من سخت از این حرفا دورم

منم یه روز عاشقی کردم

از وقتی عاشق شدم اینجورم

دار و ندارم

پای عشقم رفت

چیزی ندارم جز

درد نامحدود

این جای خالی

که تو سینم هست

قبلا یه روزی جای قلبم بود

این روزگار بد کرده با قلبم

کم بوده از این زندگی سهمم

دلیل میبافم برای عشق

برای چیزی که نمیفهمم

از آدمای شهر بیزارم

چون با یکیشون خاطره دارم

به من نگو

با عشق بیرحمی

من زخم دارم تو نمیفهمی






نظرات 8 + ارسال نظر
امین جمعه 25 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:05 ب.ظ

سلام پانیک
چه جالی ای پی توام فرانسه افتاده
بوژو مادام پانیک
واقعا کتابهاش رو خوندی
میدونستم این سریالا بر اساس رمان هستن
اسم نویسنده رو نمیدونستم
آخی
آها وقت نداشتی
منم قسمت دیروزش رو ندیدم
دیدم داره پخش میشه ولی نرفتم نگاه بکنم
خب پی ال ال یا پریتی لیتل لاریس معمایی بدطور
نگاش کن عاشقش میشی باور کن راست میگم
دروغگوهای زیبای کوچک
واقعا مغز منو درگیر کرده که A کیه
خیلی طول کشید تا فهمیدیم یعنی خود سریال نشون داد بعدشم متوجه شدیم یکی نیستن 2 تا هستن اصلی ها
خیلی با حاله پریتی لیتل لاریس پانیک
راستی ایمیلتو چک کردی پانیک

امین شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:19 ق.ظ

سلام
امروز یعنی دیروز رفتی جلوی آفتاب
من اینقده از آفتاب بدم میاد و همش از آفتاب فراریم
خوشم نماد سیاه بشم
خوشم میاد سفید بمونم
خخخخخ
به قول خودم
اینقده جلو آفتاب نرو , سفید میخوامت
ببخشید

امین یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:04 ب.ظ

ئه ئه عه عه
دختره پاک گذشات رفت تا موقعی که برگرده ..عجب
حداقل می موندی نظرات رو تایید میکردی بعد میرفتی
ببین چقدر سخت براش بوده از وب و دوستاش جدا شدن
وای وای وای

امین یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:07 ب.ظ

چیزه توی نظر قبلی
گذاشت رو اشتباه تایپ کردم گذشات
ببخشید دیگه
نیست من بچه سنگین و سر به زیری هستم همیشه و همه جا , موقع تایپ هم سرم پایینه که چشمم به ...آلوده نشه و اینه که نمی بینم چی می نویسم و تایپ میکنم
اینطوری میشه
اصلا بخاطر این نیست ها که سریعه تایپ میکنم و آدم سربه هوایی هستماااااا نه اصلا اینطوریا نیست

امین یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:11 ب.ظ

وای رفتم وب پگاه دیدم نوشته بود شب شام ماکارونی به مامان گفتم شب ماکارونی درست کن
دست آخرم شب شد یعنی الان
آخرشم همه چی نصیبم شد الا ماکارونی
شوید پلو داریم با ماست و برنج کته هم درست کرده مامی چون دوس داریم به اضافه سیب زمینی و سوسیس
البته فقط سیب زمینی هاش رو من میخورم
سوسیس دوست ندارم
هیچی دیگه شام ماکارونی نداریم دیگه
اینو خواستم بگم
چقدرم گرسنمه
اگه ماکارونی داشتیم سیر سیر بودم , و نیم تونستم شام بخورم
من برم شام تا همین جا بیهوش نشدم

پگاه دوشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 04:46 ب.ظ

آرزو دارم بهترین باشی ..تو عاقل هستی و بهترین تصمیم ها رو میگیری...گاهی برای رسیدن به یه مهم باید قید خیلی چیزا رو زد...میدونم میتونی به خواستت برسی

امین سه‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:59 ق.ظ

سلام دخترخاله
صبحت بخیر باشه

نهال چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ق.ظ

این کنکور تو رو هم از راه بدر کرد!خخخخخخ
امیدوارم برگردی با یه نتیجه خوب و عالی و امیدوارم توهر رشته ای که دوس داشتی قبول شی و بقول خودت دورقمی شی!اصن دورقمی چیه تک رقمی شی!موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد