ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

هراس

دکمه ی پاور کامپیوتر رو فشار میدم و میرم یه چایی برا خودم توی اون استکان کوچیکا که بدم میاد ازشون میریزم

میام صفحه ی مدیریتمو باز میکنم

به هراسی که تو دلمه فک میکنم

دوست نداشتم دیگه بنویسم

ولی انگار تا ننویسم آروم نمیشم

یه قلپ از چاییم میخورم و دوباره دستام رو دکمه های کیبورد میلغزند

درسته نوشتم  ولی هراسم تموم نشده

داره مغزم مثه خوره میخوره و فلح میکنه!این فکر دیگه از کجا اومد؟

چرا اینقد پریشان شد افکارم؟

یعنی آرامش این چند روزم آرامش قبل از طوفان بوده؟

خدایا صبرم بده

این هراس لعنتی....

پانیک نوشت:آهنگی که دیشب ساعت دوازده و نیم از شبکه یک پخش شد:

قرار نبود چشمای من خیس بشه

قرار نبود هر چی قرار نیست بشه

قرار نبود منتظرت بمونم

قرار نبود.........


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد