ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

شعر من برای روز پدر

پدر


در کدام رود،عشق جاری شد

که نماز صبح را به نام تو خواندم؟

در کدام مطلع شعر آمدی

که شاعر معشوقش را گم کرد؟

پدر

ای زیبا ترین تنفس صبحگاهی

ای دلیرترین قهرمان زندگیم

کجای قرآن پنهان شدی

که سرود دوست داشتنم،فرود عشقت را به ارمغان آورد؟

کدامین محبتت مرا به اوج غرور رساند؟

و کدام سلامت آنقدر مهربانانه بود

که دلم دستت را بوسید؟

کجای این زندگی گرم مرا در آغوش گرفتی

که بوسه ات سرآغاز دفتر زندگیم شد؟


پانیک نوشت:خودم خیلی دوستش دارم!

نظرات 2 + ارسال نظر
افسانه چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 07:43 ب.ظ

فوق العاده هستش
پانیک من یه دوستی دارم نوشته هاش به نوشته هات یه جورایی نزدیکه
الهام هستش اسمش یه زمانی مجری بوده تو برنامه بچه های ایران
http://tahastihastaam.blogfa.com/ ادرسشه همکلاسیمه دختر خوبیه
فک کنم داستان هاشو بخونی خوشت بیاد و دل نوشته هاشو
البته میل خودته
ولی هردوتون ماهید بدون تعریف اضافی با طعم فلفلی به به

میرم میبینم حتما!!

امین چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام سلام
شعر خیلی قشنگ بود

مقسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد