ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

ته دنیای پانیک

اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا.....

بارون بارونه!زمینا تر میشن......

سلاممممممممم

چطورید؟؟؟؟؟

من اومدمممممم

من از راه اومدم نبودی ......خخخخخخخخ

خوبه منم مثه بقیه مخاطب خاص ندارم......

عارضم به حضورتون که همین الان از مدرسه اومدم.....

خیلی خوب بود.....

اولین باره امتحان ترم اوپن بوک میدادم!

البته من خونده بودم!سعی کردم شرافت 12 ساله ام رو لکه دار نکنم!دوتاا سوال نیم نمره ای ننوشتم!یک سوالم ندیدم!

ولی به بچه ها تقلب رسوندم!

حتما میخواین بدونین امتحان چی بود!

امتحان زمین شناسی داشتم!

بچه های تجربی که واسه دندان یا دارو درس مسخونن میدونن که هیچ تاثیری نداره رو کنکورشون!

دیروز از هفت صبح بکوب تا یازده و نیم شب خوندم بزور تموم شد!

شبم تا ساعت سه رادیو گوش میکردم!

خیلی باحال بود!میدونستین اولین زن دکترای نوازندگی گیتار کلاسیک یه خانوم ایرانی به اسم لیلی افشاره؟

منکه به خودم بالیدم دیشب!

انگار من جای اون خانومه بودم!دیشب کسایی که یکمم از گیتار سرشون میشه اگه گوش میدادن قطعه هاشو میفهمیدن چقد مهارت داره!

راستی گفتم رادیو.......

خیلی رادیو دوست دارم!مخصوصا رادیو جوان و پیام!

کسایی که تو شهر ما هستن میدونن هوا بارونیه.....

بدم بارونیه!

اسمون به جای من داره خودشو خالی میکنه!

فقط خدا میدونه که چقدر از هوای بارونی دلم میگیره!

عاشق پیاده رویم!

تا خونمون خیس شدم!ولی قدم زدن زیر بارون یه چیز دیگه است!

بعد از ظهر میخواستم برم کوهپیمایی!برنامم بهم خورد......

راستی اینو یادم رفت بگم!

یکی از کارایی که این مدت کردم این بود که رفتم تو سه تا تور کوهنوردی اسم نوشتم!

خیلی جاها رفتم تواین مدت.......

فعلا برم  میخوام براتئن یه چند تا مطلب جالب بزارم

بعدا نوشت:من کوهمو میخواممممممم......

تا درودی دیگر بدرود.....

نظرات 1 + ارسال نظر
hada شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:54 ب.ظ

عاشق بارونم عاششششششششششق

منممممممممم.......................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد